متن مرتبط با «بودم» در سایت نوشته شده است

1171- اگه چند سال زودتر و چند کیلومتر اون ورتر به‌دنیا اومده بودم، الان این نظریه‌ها به اسم من ثبت شده بودن

  • چند روز پیش خوابی دیدم و با تفکرات عمیق و تحلیل و بررسی موشکافانه‌ش! به کشفی نائل آمدم. ولیکن از اونجایی که هنوز علم و سوادم رو در حدی نمی‌بینم که از خودم نظریه در کنم! اون کشف رو در حد یک یادداشت یه گوشه نوشتم که بعداً با آموخته‌هام تکمیلش کنم. خواب دیدم با عصبانیت و داد و فریاد از معلمم می‌خوام حرف‌های بی‌اهمیت و نامربوط به درسشو تموم کنه و زمان کلاسو با این چیزها نگیره و وقت ما رو تلف نکنه. عصبانی بودم. با خشم و نفرت داد می‌زدم و با تمام قوا جلوی همه‌ی بچه‌ها اعتراض می‌کردم... کاری که هشت، نُه سال پیش نکرده بودم و اعتراض و حسی که اون موقع در خودم خفه کرده بودم. معلمی داشتیم که سر کلاس راجع به هر چیزی حرف می‌زد جز درس و تست و کنکور. یکی دو باری هم که چار تا دونه تست کار کرد، تست‌های دهه‌ی شصت و عهد بوق بود و مطالبی که از کتاب‌ها حذف شده بودند و به درد کنکور نمی‌خوردند. از سی نفر، بیست و چند نفر غایب بودند همیشه. چند نفری هم پای ثابت بحث‌ها. علت حضور من و یکی دو نفر هم این بود که عادت نداشتیم کلاس‌هامون رو حتی اگر مفید نباشند، غیبت کنیم. اعتراض هم نمی‌کردیم البته. از این موقعیت‌ها اگر زیاد نبود، کم هم نبود. یک وقت‌هایی دلم می‌خواست فریاد بزنم که مسلمان! لااقل نصف حقوقی که می‌گیری درس هم بده. اما خشم و عصبانیتمو قورت می‌دادم و تنها کاری که از دستم برمیومد این بود که پایان ترم یا هر, ...ادامه مطلب

  • 1130- هرچه من دیوانه بودم ابن سیرین بیشتر

  • چند وقت پیش قفل چمدون تکون خورده بود و رمزش جابه‌جا شده بود و نمی‌تونستیم بازش کنیم. معمولاً رمز چمدونامون سه تا صفر یا چهار تا صفره. ولی ضربه دیده بود و تکون خورده بود و با صفر باز نمی‌شد. گفتن تو که بی‌کاری؛ بیا بشین 999 تا عدد رو یکی یکی امتحان کن ببین می‌تونی بازش کنی؟ اولین عددی که امتحان کردم 110 بود. و باز شد. چند وقت پیش مامانم الگوی رمز گوشی‌شو فراموش کرده بود و هر کاری می‌کرد قفلش باز نم,هرچه,دیوانه,بودم,سیرین,بیشتر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها