۱۸۵۴- کدوم فیلم یا سریال بود که

ساخت وبلاگ

به‌عنوان کسی که تو این چند وقت عزمش رو جزم کرده بود که مستندها و فیلم و سریال‌هایی که روی هم تلنبار شده بودن رو ببینه و شنیدنی‌ها رو بشنوه و پاک کنه که هاردش یه نفسی تازه کنه و مقاله‌ها و کتاب‌هایی که نخونده بود رو بخونه و حالا دیده و شنیده و خونده و تو ذهنش قیامتی برپاست از انواع محتواهای بی‌ربط و باربط و مربوط و نامربوط، نصفه‌شبی این سؤال برام ایجاد شده که کجا صحنۀ هدیه دادن آلبوم عکس‌ها به کسی که یه مدت نبوده رو دیدم؟ اگر اشتباه نکنم اینی که داشت این آلبوم رو هدیه می‌گرفت یه مادر یا پدر بود که سال‌ها نبود و بچه‌شو ندیده بود. یا شایدم یه عاشق یا معشوق بود یا یه دوست معمولی یا نمی‌دونم. یادم نمیاد. حتی یادم نیست اونی که آلبوم عکس‌هایی که طی سالیان گرفته شده بود رو هدیه می‌داد کی بود و چه نسبتی با کسی که آلبوم رو بهش دادن داشت. سؤال بعدیم هم اینه که طرف با اون عکسا چی کار کرد؟ گرفت؟ نگرفت؟ پاره کرد؟ نگه‌داشت؟ یا چی؟

چرا؟ چطور؟

یه دوستی دارم که وقتی چند ماهش بود پدر و مادرش جدا میشن و دادگاه حضانتشو می‌ده به پدرش. سی سال با پدرش زندگی کرده و مادرشو ندیده تا حالا. وقتی یکی دو سالش بود پدرش مجدداً ازدواج کرده و مادرش هم همین‌طور. با اینکه این دوستم از بچگی این قضیه رو می‌دونست و بقیه هم می‌دونستن که می‌دونه، ولی هیچ وقت هیچ کس راجع به این موضوع باهاش صحبت نکرده. حتی دلیل جدایی پدر و مادرشم نمی‌دونه و هیچ وقت هم نپرسیده از کسی. براش مهم نبوده در واقع. حالا مادرش از گوگل و اینستا و این‌ور اون‌ور این دوست ما رو پیدا کرده و دلش می‌خواد ببیندش. یه واسطه‌ای بهش پیام داده که بیا مادرتو ببین. ولی این دوستم نمی‌خواد مادرشو ببینه. آمادگی مواجهه با کسی که تا حالا ندیده و احتمالاً خیلی شبیهشه رو نداره و نمی‌خواد پدرش و بقیه بفهمن مادرش پیداش کرده. پیشنهاد من این بود که لااقل یه آلبوم عکس از بچگی تا حالات چاپ کن بفرست برای مادرت که فرایند بزرگ شدنتو ببینه بنده خدا. طی این پیشنهاد، یاد اون سکانس از اون فیلمی که نمی‌دونم کدوم بود افتادم :|

۰۱/۱۱/۱۰

دُردانه (شباهنگ سابق، تورنادوی اسبق)

...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bnebulab بازدید : 75 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1401 ساعت: 14:30